شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

*قائم*

+ من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت ازارم داد/بال بگشودم و سمتش رفتم اززمينش کندم/به هوا اوردم اخر عمرش بود که فريب چشمش سخت جاويدم کرد/درنوک يک قله آشيانش دادم که همين دل رحمي چه به روزم اورد/عشق جاويدم کرد زهر خود برمن ريخت از نوک قله زمين افتادم تازه امد يادم من عقااابي بودم...
*قائم*
رتبه 0
0 برگزیده
588 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top